سلام...
امروز میخوام به بزرگترین اشتباه زندگیم اعتراف کنم...گاهی وقتا آدما اونقدرغرق در خوبی های ظاهری میشن که هیچ چیز دیگه ای رو نمیبین
وهیچ صدایی رو نمیشنون...
اونقدرکه حتی خودشون رو فراموش میکنن...همیشه گفتم وتاییدکردم دوست داشتن ازعشق مقدس تره...اما به چه ارزشی؟
اونقدر که تو اوج غرور بشکنی و وقتی دستشو تو دسته دیگری یببینی حاضر بشی ندیده بگیری .خوردبشی بشکنی و بازم بگی دوست دارم؟؟؟
که شاید باور کنه احساست از غرورت مهمتره؟
اما نه ببینه و نه بشنوه...
هرگز اجازه ندادم به احساسم لقب اشتباه بدم اما این روز ها فهمیدم بزرگترین اشتباه رو صفحات زندگیم نوشته شده...
اشتباهی که با دستای خودم...نادونی و بی تجربگی نوشته شد...
اشتباهی که شاید نشه پاکش کرد...نشه فراموشش کرد اما میشه تکرارش نکرد....
ای کاش میدونست و میفهمید چقدر این اشتباه برام مقدس و پاک بود...
کلمات کلیدی: