چرا گریه کنم وقتی باران ابهت اشکهایم را پاک کرد و سرخی گونه هایم را بحساب روزگارریخت...
چراگریه کنم وقتی دنیا بغض میکند و همیشه این منم که باید قطره قطره بمیرم...
چرا گریه کنم وقتی بربلندی این ساده زیستن زیر پا له شده ام...
چرا گریه کنم وقتی باد بوی گریه دارد وبرگ بوی مرگ....
چرا گریه کنم وقتی عاشقی را بلد نیستی و برای داشتن اندک سهمی از نگاه توباید اشک ریخت...
چرا گریه کنم وقتی دیگر نیستی...؟؟؟؟
کلمات کلیدی: